ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
31 |
خانمــ باران
"زیاد دمـِـ دستــ نباشــ" مطمئناً زیادیــ میشیــ !
...عادتـــ زخمــ بدیهــ...
ازآدماییــ کهـ دیوونهـ تــ میدوننــ فاصلهــ بگیر!
+سالهاستــ با خودتیـــ
مِنــ بعد همــ میتونیـــ با خودتـــ ادامهــ بدیــ...
+ اینروزها شدیداً زیادیــ موندیـــ...
نباشــــــــی. . .
.
مــــــــــــــن. . .
.
هیــــچ حســـی . . .
.
به روز برفـــــــی ندارم . . .
.
من عاشق زمستــــــــانم
.
عاشق اینکه ببینمت
.
در زمستان آرام راه می روی
.
که سُر نخوری !
.
که گونه هایت از سرمــــــــا سرخ شده است
.
معصومانه به زمین خیره ای
.
چه قدر دوست داشتنی شده ای ..
.
حرفم را پس میگیرم
.
من عاشق زمستــــــــان نیستم ،
.
عاشق تــــــــوام …
ممنونم ...قشنگه



**********************
و تازه می فهمم
که برف خستگی خداست
آن قدر که حس می کنی
پاک کنش را برداشته
می کشد
روی نام من
روی تمام خیابان ها
خاطره ها
"گروس عبدالملکیان"عزیز
نام تو ازشبی که به رگهای من دوید
یک درمیان برای خودم می زند دلم