باران مینویسهــ :
اینجا
خانمــ باران
در مرز
"بود" و "نبود" !!
تمام روز تمام روز رها شده رهاشده وچون لاشه ای براب به سوی سهمناک ترین صخره پیش می روم به سوی ژرف ترین غارهای دریائی وگوشتخوارترین ماهیان ومهره های نازک پشتم ازحس مرگ تیر می کشند
چه دردناکهآخرشمرسی ازحضورتون حاج عموی مهربون
You've been on my mind I grow fonder every day, Lose myself in time Just thinking of your face God only knows Why it's taken me so long To let my doubts go You're the only one that I want
ممنونممممممممممملطف کردی
وقتی می روی حواست باشد حتما خدانگهداربگوئی تاخداحواسش رابیشتربه من بدهد اخرمی دانی خدا به هوای تومرا رهاکرده است
به خداحافظی تلخ تو سوگند نشد که تو رفتی ودلم ثانیه ای بند نشد لب تو میوه ممنوع ، ولی لب هایم هر چه از طعم لب سرخ تو دل کند نشد مرسی حاج عمو عزیز
تمام روز تمام روز
رها شده رهاشده وچون لاشه ای براب
به سوی سهمناک ترین صخره پیش می روم
به سوی ژرف ترین غارهای دریائی
وگوشتخوارترین ماهیان
ومهره های نازک پشتم
ازحس مرگ تیر می کشند
چه دردناکه
آخرش
مرسی ازحضورتون حاج عموی مهربون
You've been on my mind
I grow fonder every day,
Lose myself in time
Just thinking of your face
God only knows
Why it's taken me so long
To let my doubts go
You're the only one that I want
ممنونممممممممممم
لطف کردی
وقتی می روی حواست باشد
حتما خدانگهداربگوئی
تاخداحواسش رابیشتربه من بدهد
اخرمی دانی خدا به هوای تومرا رهاکرده است
به خداحافظی تلخ تو سوگند نشد
که تو رفتی ودلم ثانیه ای بند نشد
لب تو میوه ممنوع ، ولی لب هایم
هر چه از طعم لب سرخ تو دل کند نشد
مرسی حاج عمو عزیز