خــــودم+حــــواســـم

♥واگـــویهــ هــایـــ نـسبتـاً اضطــراریـــ...♥ گفتمــ ایــ عشقــ منــ از چیز دگر میــ ترسمــ ♥

خــــودم+حــــواســـم

♥واگـــویهــ هــایـــ نـسبتـاً اضطــراریـــ...♥ گفتمــ ایــ عشقــ منــ از چیز دگر میــ ترسمــ ♥

پست164: ×× پنجمینــ ××

باران مینویسهــ :
چرا اردیــ بهشتــ و آذر
افسردهــ ترینــ ماهــ اند؟؟


+پنجمینــ فصلهــ سالـــ چهــ طعمیهــ ؟؟

نظرات 11 + ارسال نظر
pouya چهارشنبه 23 اردیبهشت 1394 ساعت 19:49 http://aftabyazd.persianblog.ir

اردیبهشت کجاش افسرده اس باران خانم ؟

آذر و اردی بهشت!!
هست!!!
اگه تو این فصل رویایی رو شروع کنی
تا دور بعدی
باید
رویاهاتو زنده به گور کنی!!

✿ پرنسس تنها ✿ جمعه 11 اردیبهشت 1394 ساعت 09:05

بانو! غزل بخوان که شدیداً قناری‌ام

وقتی گلِ همیشه بهاری، بهاری‌ام


آن لحظه که از روسری مو را رها کردی
بانو نمی دانی که با دینم چه ها کردی

✿ پرنسس تنها ✿ جمعه 11 اردیبهشت 1394 ساعت 08:57

چایی که تو می‌آوری انگار شراب است

این شاعر عاشق به همان چای خراب است

صد بار تفأل زدم و فال یکی بود

"ما را ز خیال تو چه پروای شراب است"


بنشین چای بریزم که کمی مست شویم
دلخوشم کرده همین پیش تو عیاشی ها ......

✿ پرنسس تنها ✿ جمعه 11 اردیبهشت 1394 ساعت 08:54

باران جدی جدی چای دوس نداری؟
من شیربخورم دل درد میشم خب خخخخخخخخ
چای کاکوتی وچای زنجبیل خیلی دووووووووووس دارم اونم باخرما


یس....

شیر سرد خوشمزه تره هااااااااااااا

بفرما نوش جان کن

نوش جونتتتتتتتتتتت

✿ پرنسس تنها ✿ جمعه 11 اردیبهشت 1394 ساعت 08:52

سرشته از گل آتش خدا سرشت مرا

و کج گذاشته از پایه خشت خشت مرا

مرا ز خویش جدا کرده و گره زده است

به حرفهای زیبای تو سرنوشت مرا

ببین شباهت‌مان را، گمان کنم که خدا

همین که خوانده تو را ناگهان نوشته مرا

زیباستتتتتتت
ممنونمممممم


حوا که لب گشود
عسل اختراع شد

✿ پرنسس تنها ✿ جمعه 11 اردیبهشت 1394 ساعت 08:49

امشب اگرچه چشم تو یک جور دیگر است

از هر چه هست و نیست به‌من آشناتر است

اشکت چکیده‌ی غمِ دنیاست، ماه من!

در چشم‌های تو غمِ عالم شناور است

من مثل دشت‌های خراسان کویری‌ام

باران دست‌های تو بارانِ جَرجَر است


ببار برایم
تو که هزاران چشمه جوشان
پشت مردمکهایت
پنهان کرده اییی

✿ پرنسس تنها ✿ جمعه 11 اردیبهشت 1394 ساعت 08:47

به اخمت خستگی در می‌رود لبخند لازم نیست

کنار سینی چای تو اصلا قند لازم نیست


مرسی که دعوام کردی (دعوا نه راهنمایی)خخخخخخخخخ


معلومهههههههههه


خواهش میکنم

چای دوست ندارم،
فقط شیر با خرما

✿ پرنسس تنها ✿ جمعه 11 اردیبهشت 1394 ساعت 08:33

حرف دلت را با غزل حالی کنی سخت است

شاعر که باشی عشق زجر دیگری دارد



صد درصد!!
موافقم..

✿ پرنسس تنها ✿ جمعه 11 اردیبهشت 1394 ساعت 07:10

دیوانه می کند مرا.....

صدای شرشر باران

با شیشه های خیس خورده از قطراتش.........

با شبی که پرشده از اشک هایم

و خفه کردن هق هق هایم با بالشتم


خداییییی من

شاپرک چهارشنبه 9 اردیبهشت 1394 ساعت 18:55 http://shaparakebahary.persianblog.ir

بیا آبی باش به رنگ آسمان…

تا من همیشه سر به هوایت باشم


ممنونم

شوکران چهارشنبه 9 اردیبهشت 1394 ساعت 16:53 http://hajamoo.persianblog.ir

می گریزم ازتو تادور ازتوبگشایم
راه شهرارزوهارا
ودرون شهر
قفل سنگین طلائی قصر رویارا
لیک چشمان توبافریادخاموشش
راه هارادرنگاهم تارمی سازد
همچنان درظلمت رازش
گردمن دیوار می سازد


ممنونمم عموی مهربان

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد