خــــودم+حــــواســـم

♥واگـــویهــ هــایـــ نـسبتـاً اضطــراریـــ...♥ گفتمــ ایــ عشقــ منــ از چیز دگر میــ ترسمــ ♥

خــــودم+حــــواســـم

♥واگـــویهــ هــایـــ نـسبتـاً اضطــراریـــ...♥ گفتمــ ایــ عشقــ منــ از چیز دگر میــ ترسمــ ♥

پست168: ×× زمهـریر ! ××

باران مینویسهــ :
نایژهــ میدونیــ کجاستــ ؟

یهــ چیزیــ
مدتهاستـــ
همونجا موندهــ !

+ وقتیــ نباشیــ دیگهــ هیچــ !! (کلیکــ)

++ رفیقــ روزهایــ زمهریرمــ (کلیکــ)

نظرات 7 + ارسال نظر
کوله پشتی پنج‌شنبه 17 اردیبهشت 1394 ساعت 01:11 http://maryam41170.persianblog.ir

در خود نگاه میکنم تا ببینم خطا کجاست؟

بعد از کمی تامل و سکوت پی میبرم;

آنجا که خالی از ((خداست))


مرسی مریم خانم عزیز
ممنونمممممم

شوکران سه‌شنبه 15 اردیبهشت 1394 ساعت 17:54 http://hajamoo.persianblog.ir

ازنگاه کردن
بچهره فناشده خودم
وحشت دارم
ایازمان ان نرسیده
که خودم رابه همه نشان دهم
اما میترسم.ازخودم
بیشترازدیگران


گنگ بود برام!!!!!

مرسی از حضورتون حاج عمومهربون

زهرا جووووووووون سه‌شنبه 15 اردیبهشت 1394 ساعت 17:31 http://abani001380.blogfa.com

سلام عزیزم
وبلاگت عالیه منم آپم
باید خودمو تیکه پاره کنم بیاید نظر بزارید؟؟؟؟؟؟[عصبانی]
میدونم میایی حداقلش یه 5 تایی نظر میدی
ولی بازم خیلی ممنون که میای و نظرمیزاری؟
لایییییییییک
وااااااااااااااااااااای حرف نداره از یکی من قشنگ ترههههههههه

سلام.ممنونم از لطفت خانم
مرسی از حضورتمیام عصبی نباش

پرنسس تنها سه‌شنبه 15 اردیبهشت 1394 ساعت 11:34

باران این یکی قالبت قشنگترازاون یکیه
قبلی قسمت نظراتش یکم مشکل داشت ولی این بهتره

مرسی...خب میگفتی

پرنسس تنها سه‌شنبه 15 اردیبهشت 1394 ساعت 11:33

سلام بارونم
چی تونایژه هات گیرکرده؟؟؟؟؟؟
من کوچولو بودم سکه تو حلقم گیرکرد(ازبس که ازهمون بچگی پول پرست بودم خخخخخخخخ) حالا نکنه تو هم سکه قورت دادی؟خخخخخخخخخ

سلام پرنسس خانم عزیز
خوبی؟؟حال دلت چطوره؟؟


!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

*********************

نه...من بچه بودم فقط آسیب زن فیزیکی بودم..شکستنی بودم(قوزک پا...دست....قفسه سینه...لگن...)

khodai سه‌شنبه 15 اردیبهشت 1394 ساعت 00:37

سلااااااااااااااااااامخوبی باران جوننننننننممنون از پیامای زیباتون عزیزمممممممممشرمندم کردی گلمممممممم...الهی که خوشبخت باشی ان شا.......


سلام خانم خدایی عزیز
حالتون چطوره؟؟
خواهش میکنم خانم کاری نکردم
سلامت
و
شاد
و پیروز باشید

شوکران دوشنبه 14 اردیبهشت 1394 ساعت 23:03 http://hajamoo.persianblog.ir

بوسیدنش مانندچای عصر می ماند
من دوستش دارم ولی اصلا نمی داند
گم می شوم درخنده های گاه وبی گاهش
اوازنگاهم عشق راهرگز نمی خواند
حس می کنم گاهی مرااغوش می گیرد
حس می کنم یک روز می اید ومی ماند
می پرسدازمن بادلتنگی برای که؟
من دوستش دارم ولی....اصلا نمی داند


حرف نداره.....عالیه


ممنونم حاج عمو مهربون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد