خــــودم+حــــواســـم
♥واگـــویهــ هــایـــ نـسبتـاً اضطــراریـــ...♥ گفتمــ ایــ عشقــ منــ از چیز دگر میــ ترسمــ ♥خــــودم+حــــواســـم
♥واگـــویهــ هــایـــ نـسبتـاً اضطــراریـــ...♥ گفتمــ ایــ عشقــ منــ از چیز دگر میــ ترسمــ ♥گاه پاره های ذهنی من
روزانهها
همه- × شــوکــران ×
- × (((دیوونه))) ×
- × من در زندگی ام ×
- × اکــوآیز ×
- ×من منهــای خـودم×
- × وبلاگ احمدصفری×
- × شــاپرک بهاری×
- × شــعرهای عاشــقانه ×
- × عــشق یکی خدام یکی ×
- ×...فــقط خــودی...×
- ×کـــافه شـــکلات×
- ×والــــری×
- ×بــوســه ی مــاه ×
- ×من و مـستر مهندســم×
- ×مــعــلــم×
- ×هـذیان های نــیمه بــیداری×
- ×یادداشت های کــلاغ پــیر×
- ×بــانــوی ایــــرانی×
- ×آتــیش دل غمــزده×
- ×تــنـهایــی و غــم×
پیوندها
- ♥آبادی♥
- ♥آیین بلاگ♥
- ♥ (((دیوونه))) ♥
- ♥رازهای رازانی♥
- ♥من در زندگی ام♥
- ♥وبلاگ احمدصفری♥
- ♥آتیش دل غـمزده...♥
- ♥هذیانهای نیمه بیداری♥
- ♥یادداشت های کلاغ پیر♥
- ♥ ❁❀...شــوکــران...❀❁ ♥
- ♥عشق یکی خدام یکی♥
- ♥من و مستر مهندسم♥
- ♥شعرهای عاشقانه♥
- ♥ گوگولی مگولی ♥
- ♥...فقط خودی...♥
- ♥شاپرک بهاری♥
- ♥کوله پشتی♥
- ♥کوتک نت♥
جدیدترین یادداشتها
همهبایگانی
تقویم
تیر 1396| ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
| 1 | 2 | |||||
| 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
| 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
| 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
| 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
| 31 |
جستجو
پست183:×× دخترها براحتیـــ نمیتوانند درکشــ کنند!!××
باران مینویسهــ:
تو اینــ فکـر بودمـــ...(کــلیکــ)
............................................................
آمد و روبرویمــ ایستاد،چشمهایشــ را بستــ...
بعد پلکشــ را آرامــ باز کرد و بهــ بالا نگاهــ کرد...
سفیدیــ چشمــ هایشــ از سفیدیــ برفــ ها یکدستــ تر و سبکتر بود...
بعد سیاهیــ چشمــ هایشــ را دوختــ بهــ منــ...
گفتــ: دوستمــ داریــ...؟
گفتمــ: همیشهــ دوستتــ داشتهــ امــ...
گفتــ: فقطـ ،فقطـ منــ را دوستــ داریــ...؟
گفتمــ: فقطـ و فقطـ تو را دوستــ دارمــ...
گفتــ: دروغــ میگوییــ...
گفتمــ: راستــ میگوییــ...
آنــ وقتــ راهشــ را کشید و رفتــ...حالا منــ ایستادهــ امــ اینجا...
منتظر دختریــ که درک کند یکــ عاشقــ دوست ندارد هرگز روی حرفــ معشوقشــ حرفیــ بزند...
اینــ مسالهــء خیلیــ مهمیــ استــ کهــ دخترها نمیتوانند بهــ راحتیــ درکشــ کنند...
عاشقیــ کهــ دوستــ دارد وقتیــ معشوقشــ میگوید دروغــ میگوییــ،دروغــ گفتهــ باشد...
روسری وا می کنی، خورشید عینک می زند !
دسته گل غش می کند، پروانه پشتک می زند !
کفش در می آوری، قالی علامت می دهد !
جامه از تن می کَنی، آیینه چشمک می زند !
هر کسی از ظّنِ خود در خانه یارت می شود
گاز آتش می خورد! یخچال برفک می زند !
میوه ها با پای خود تا پیش دستی میدوند
آن طرف کتری به پای خویش فندک می زند !
روبرویم می نشینی، جشن بر پا می شود
باز هم قلبم برای قَـــبلها لک می زند...!
ممنونممممممممم از لطفت
خیلی لطف کردی
مرسی
اگردردیده ی مجنون نشینی
به غیرازخوبی لیلی نبینی
اگربادیگرانش بود میلی
چراظرف مرابشکست لیلی
مگو شرط دوام دوستی دوری ست
باور کن
که این یک اشتباه از آشنا،بیگانه می سازد
شادم که درشرارتومی سوزم
شادم که درخیال تومی گویم
شادم که بعدوصل توبازاینسان
درعشق بی زوال تو می گویم
... ای عشق ... ! مرا بیشتر از پیش بمیران.
آنقدر که تا دیدن او زنده بمانم
سلام باران جان خوبی ؟ باران ظاهرا پرشین بلاگ دچار مشکل شده و درست هم نمیشه
سلام برمهسای عزیز
خوبی خانم؟سلامتی؟
من هم بسختی میتونم به وب دوستان بیام
بله پرشین داره منسوخ میشه پاسخگوی کاربرا نمیتونه باشه!!
میتونی تغییر آدرس بدی بیای بلاگ اسکای همسایه شیم!!
مهسا جان حتما بیاها کارت دارم!!