باران میگهــ :
وی را نمــ ...
آ وار...
ت باهــ ...
خــانــمــ باران تمــامـــ شد!
+ دنیا دنیا سکوتــ برایــ مرگــ دلمــ کمــ استــ !!
++ چهــ تهیــ دستمــ منــ...
و تو چونــ مطلعــ شعریـــ زیبا ؛
سطر برجستهــ ایــ از زندگیــ منــ هستیــ ...
میــ توانیــ تو بهــ منــ زندگانیــ بخشیــ ...
یا بگیریــ از منــ آنچهــ را کهــ میــ بخشیــ ...
منــ بهــ بیــ سامانیــ ، باد را میــ مانمــ .
منــ بهــ سر گردانیــ ، ابر را میــ مانمــ ...
قصهــ بیــ سر و سامانیــ منــ ، باد با برگ درختانــ میــ گفتــ .
باد با منــ میــ گفتــ : چهــ تهدستیــ تو ،
ابر باور میــ کرد ،
منــ در آئینهــ رخــ خود دیدمــ ، و بهــ او حقــ دادمــ. ..
منــ چهــ دارمــ کهــ تو را در خور ؟
هیچــ ...
منــ چهــ دارمــ کهــ سزاوار تو ؟
هیچــ ...
تو همهــ هستیــ منــ هستیــ ، تو همهــ زندگیــ منــ هستیـــ ...
تو چهــ داری همهــ چیز !
و چهــ کمــ داریــ ؟ هیچــ !
بیــ تو منــ چیستمــ ؟ ابر اندوهــ !
بیــ تو سرگردانــ تر از پژواکمــ در کوهــ ،
گردبادمــ در دشتــ ،
برگــ پائیزمــ در پنجهــ باد ،
بیــ تو
اشکمــ ، دردمــ ، آهمــ ، آشیانــ بردهــ ز یاد ...
بیــ تو
نتپید دیگر در سینهــ منــ ، دلــ با شوقــ ،
منــ بهــ خود میــ گویمــ :
چهــ کسیــ خواهد دید ، مردنمــ را بیــ تو ؟
آریــ ! بیــ تو منــ مُردمــ ...
بیــ تو منــ رفتمــ ، تنهایــ تنها ...
و صبوریــ مرا ... کوهــ تحسینـــ میــ کرد
منــ اگر سویــ تو بر میــ گردمــ ،
دستــ منــ خالیــ نیستـــ .
کاروانهایـــ محبتــ با خویشــ ، ارمغانــ آوردمــ .
منــ چهــ میــ گویمــ ،
آه ..
سلام بارانم...مسافرت بودم گلم.خوبی؟تو نویسنده ی حاج عمو شدی گلم؟بیا وبم بگو.اخه پاسخ برام ایمیل نمیشه گلم.
سلام مریم جان
بسلامتی
باشه حتما
آهنگ رفتن میکنی٬
زمین زیر پایم سست می شود!
راه می افتی
به زانو می افتم٬
دور می شوی
گریه امانم را می برد...
فریاد می زنم:
بمان!
برای شکوفه زدن به دست های تو محتاجم...
روی برمی گردانی٬ لحظه ای:
تنها نگاهی و لبخندی...
می دانم!
می خوانم نگاهت را:
"می روم تا شکوفه باران شوی ....."
ممنون