-
پست38: ×× مثهــ دنیایـــ شاعر ××
پنجشنبه 18 دی 1393 23:12
رفتیــ درستــ زمانیــ کهـ دوستـــ داشتنتـــ را اعترافــ کردمــ و هنوز مانده امــ چرا همهــ معشوقـــ ها میروند - بهــ راهیــ - بهــ امید کسیــ کهــ شاید قرار نیستـــ اصلا باشــد. "گیلدا ایازیـــ " + و باران عجیبـــ فکر میکنهــ کهـ مثلــ دنیایـــ شاعرهـ: " و منــ همیشهــ فکر میــ کنمــ حتیـــ گوانتانامو...
-
پست37: ×× ازحـالا... ××
پنجشنبه 18 دی 1393 19:40
ا ز حالا بهـ بعد باید تظاهــر کنمــ فقطـ و فقطـ تظاهــر... نگاهت...(کلیک) ایـــ صبا رو سبکــبار (کلیک) + باران موندهـ چطوریـــ؟؟؟
-
پست36: ×× تــمامــ... ××
پنجشنبه 18 دی 1393 18:40
خـــانـــمــ بـــاران تـــمـــامــ شـــد... +بهـ همینــ راحتیـــ !!
-
پست35: ×× ازنوع شدید ××
چهارشنبه 17 دی 1393 13:34
. . . + دلـــ خانمــ باران یکــ" آلزایمــر" میخواد اونـــ همــ از نوعـــ شدیــد...
-
پست34: ×× مدامـــ... ××
سهشنبه 16 دی 1393 20:00
تو هیـــ مدامـــ بهــ رویـــ خودتـــ نیار ! منــ هیـــ مدامـــ با خودمــ + حواسمــ و اینــ بغضـــ لعنتیـــ لجــ میــ کنمــ. + باران ...مدامــ از یاد و بر باد رفتـــ.
-
پست33: ×× حالــ دلــ.. ××
سهشنبه 16 دی 1393 17:42
حالــ دلــ خانمــ باران اصلاً خوشــ نیستــ. + باران ! چهـ کنیمــ؟
-
پست32: ×× رمانتیک ××
سهشنبه 16 دی 1393 13:44
صدات کردم که برگردی همه گفتن که دیوونه ست! آره دیوونه بودم که هنوز عکست تو این خونه ست!! چراغ خونه خاموشه ....تموم شهر تاریکه!!! منو باش فکر میکردم ....ته قصه رمانتیکه..!!!! + خانم باران و این پست بدون مخاطب خاص...
-
پست31: ×× نبودن! ××
یکشنبه 14 دی 1393 23:00
ساکت .. باران متأسفم برات باز اختیارتو دادی دست "حواست" + همون بهتر بری "نبودن" رو پُک بزنی.
-
پست30: ×× اعتراض نامه! ××
یکشنبه 14 دی 1393 18:16
این یه اعتراض نامه ست!! آرزوی هر چیزی رو که آرزو داشتم به دلم گذاشتی خدا!! از دستت دلم خونِ...دلم پره...دلم داغونه...ازت دلخورم اونم بدجور... انتظارنداشتم تا این حد برام کولاک کنی... دیگه دوستت ندارم... آرزو به دل موند این دل لامصبِ لعنتی! دیگه چی مونده ازم؟هان؟ مگه حتماً باید آدم بمیره تا بگن"ناکام"؟هان؟...
-
پست29: ×× همین! ××
یکشنبه 14 دی 1393 16:37
به پیوست این شعر خود را در باقی مانده ی سپیدی کاغذ می پیچم بگو حضرت مرگ بیاید دیگر زندگی شعر تازه ای ندارد. "مینو نصرت" + باران حرفی نداره...همین!
-
پست28: ×× رسماً ××
یکشنبه 14 دی 1393 13:51
باران با صدای بلند اعلام میکنه! رسماً " قلبش " رو دفن کرد. +هه! قلبی نمونده بود..
-
پست27: ×× پیدا ××
شنبه 13 دی 1393 21:00
میشه یکی بیاد و باران چند سال قبل رو پیدا کنه... هیچکسی این باران و نمیشناسه... این موجود به ظاهر بیدار رو... خودم هم نمیشناسمش! + باران دقیقاً نمونه بارز یه موجود به ظاهر زنده هست.
-
پست26: ×× لطفاً ××
شنبه 13 دی 1393 15:54
کدوم یکی مون دردمون بیشتره! باران یا دوستش؟؟ + خدایا به دوستم کمک کن...لطفاً
-
پست25: ×× تاساعت نیمه شب ××
شنبه 13 دی 1393 14:25
اینجا گوشه ای دنج از اتاقش،خانم باران !تو خودش قد یه کاغذ مچاله شده و داره بغض رو بغض می چینه!!! وگاه گاهی تنها چیزی که به همراه یه آه عمیق میگه اینه : خدایا... مدام زل میزنه از پنجره اتاق به بیرون! به آسمون ابری که نمی باره! به اون چنتا یاکریم همسایه بغلی! به اون درخت به پیری که تو بچگی هاش رو شاخه اش برای خودش تاب...
-
پست24: ×× همین بس!! ××
شنبه 13 دی 1393 14:00
درد دلتنگی و دیوانگی! همین بس که نه بتونی بگی و نه اون کسی باشه که بخوای بگی! + باران شدید دلش گرفته...دلش عمیق گرفته...
-
پست23: ×× احتمال گریستن ××
شنبه 13 دی 1393 11:55
اشتباه از ما بود اشتباه از ما بود که خواب سر چشمه را در خیال پیاله میدیدیــــم. دستهامان خالی .. دلهامان پر .. گفتگوهامان مثلآ یعنی ما . کاش می دانستیم هیـــچ پروانه ای پریروز پیلگی خویش را به یاد نمی آورد. حالا مهم نیست که تشنه به رویای آب می میریم. از خانه که می آیی ؛ یک دستمال سفید ، پاکتی سیگار ، گزین شعرفروغ و...
-
پست22 : ×× وقتی!! ××
شنبه 13 دی 1393 10:13
چه اهمیتی داره نفس!! وقتی که حتی مرگ هم برات دهن کجی می کنه. + باران بند بیا !!!
-
پست21 : ×× حاشیه نشین! ××
شنبه 13 دی 1393 09:40
- حواسش رفت و خانم باران حاشیه نشین شد... + باران ++هوم!! +اصلا متنی بود؟؟
-
پست20: ×× هرلحظه! ××
شنبه 13 دی 1393 08:50
هر لحظه که میگذره قلبم از قبل فشرده تر میشه از ... + یک عدد باران گم شده...
-
پست19: ×× سکوت ××
شنبه 13 دی 1393 01:00
سکوت کن این جا سکوت اجباری ست.. . + باران ....؟!!!
-
پست18: ×× همین بس!! ××
جمعه 12 دی 1393 13:58
درد دلتنگی و دیوانگی! همین بس که نه بتونی بگی و نه اون کسی باشه که بخوای بگی! + باران شدید دلش گرفته...دلش عمیق گرفته...
-
پست17: ×× دلش!!! ××
سهشنبه 9 دی 1393 18:23
این جا یک عدد خانم باران دلش می خواهد بمیرد فقط همین!! + چی میشه باران بمیره هان؟
-
پست 16: ×× با اینها! ××
یکشنبه 16 آذر 1393 20:20
دنیای من دو قسمت ناعادلانه بود بسیار در خیالت و کمتر کنار تو وقتی خیالت از خود تو مهربان تر است از دوریت گلایه کنم همچنان ، که چه؟! خوشبخت آن کسی ست که یک روز با شما جغرافیای مشترکی را قدم زده ست همراهی تو یک دو سه گامی مرا بس است از این اضافه تر بشوی مهربان ، که چه؟ " علیرضا کیانی" + بااین شعرها خودمو گول...
-
پست15: ×× کلافه ام ××
یکشنبه 16 آذر 1393 11:12
حالا میفهمم وقتی میگفتی: اگه یکی اسطوره افکارت باشه نمیتونی دورش کنی. فکرم داره داغونم میکنه، این فکر داغونم تویی! میدونی؟ دوس دارم اینجا باشی نه سر کارت! نه دانشکده! نه هیچ جای دیگه! نه! تو چقد دل گنده ای؟ روزت مبارک... روزم مبارک... + کلافه ام،داغونم،سردرگمم،گیج و ویجم،نمیدونم چم شده... آه..
-
پست 14: ×× صبور!!! ××
شنبه 15 آذر 1393 14:35
مرسی ازت مرسی که زود اومدی،خوشحالم کردی. انگار حرف دلمو شنیدی... دلم میخواست دوباره بگی ولی عذرخواهی کردی و گفتی:"شرمندتم خیلی!! فقط امید با تو بودن حتی تو خیال رو ازم نگیر " این یعنی همون حرفا ولی یه جور دیگه!!! نمیدونم شاید بخوای فردا بگی.؟ + دختر صبوری نیستم!!!
-
پست 13: ×× میشه!!! ××
شنبه 15 آذر 1393 10:15
میشه یه باردیگه همون حرفا رو بزنی!لطفاً! ـــ میدونم سر کارمیری،امتحانم که داری،خسته هم میشی،منم که اذیتت میکنم... میشه یه بار دیگه باهام حرف بزنی؟ آه.. هنوز هیچی نشده دلم برات تنگ شده گرچه از دستت دلخورم،ولی باز بهم بگو!! مگه نمیگی:برات مهمم،همش به فکرمی،بهت آرامش میدم،دوست داری تو تنهایی ها کنارت باشم ... ـــ ولی تو...
-
پست12:×× نمی تونم! ××
جمعه 14 آذر 1393 23:44
وای!! منو ببخش....لطفاً منم خیلی دلم میخواست بگم :بهت فکر میکنم! منم دوست دارم کنارت باشم! منم به دوستی مثه تو احتیاج دارم! منم با فکرکردن بهت آروم میشم! ولی نتونستم! یعنی،یعنی نمیتونم!! نمیتونم کسی رو دوست داشته باشم!!! باور کن... + همیشه یه ولی هست...
-
پست 11: ×× دلم گرفته! ××
جمعه 14 آذر 1393 16:10
دلـــم گــرفته.... دلـــم عـجـیب گرفته... +منم همینطور!
-
پست10:×× درسته یا نه؟ ××
پنجشنبه 13 آذر 1393 20:12
وای خدایا!! دودلـــم!!! نمیدونم این کاری که میخوام انجام بدم... درسته یا نه؟ وقتی یکی تنها باشه،بگه کمکم میکنی؟ نباید کمک کنم؟ باید کمک کنم؟ +کمکم میکنی؟؟؟
-
پست9: ×× پُر کار ××
پنجشنبه 13 آذر 1393 10:00
آسمون آبی تره پررنگ تره درختام قشنگ ترن.. معلوم نیست بارون،دیشب چه پاک کننده ای به کاربرده؟؟ ولی روز پر کاریه ها!!! + آره،راست میگی.